نوشته شده توسط بهروز یله

درود امروز من
زاده بدروديست كه
ديروز به عزيزي چون تو
گفتم


قدر يك لحظه

هميشه با تكيه بر هوشش سر كلاس بازي گوشي ميكرد ودر نهايت هم به خوبي ازپس امتحاناتش بر ميامد تا روزي معلم درس دلبستن و دوست داشتن را ياد ميداد واو مثل هميشه بازي گوشي ميكرد.سالها بعد يك روز كه با هم كلاسيهايش ديدمش بر بدن آنها اثري از دوران مشق نيافتم ولي بر وجود او زخمهايي عميق نمايان بود كه نشان از تاوان سختي بود كه او براي خوب پس ندادن درس آنروزش تا امروز پرداخته.

اين هم شروعي دوباره براي يك خونه جديد!!!

This entry was posted on Friday, July 25, 2003 . You can leave a response and follow any responses to this entry through the Subscribe to: Post Comments (Atom) .

0 پیشنهادات